به همین سبب ارج نهادن و تکریم بانوان روستایی در دستورکار جهانی بود و اولین روز بین المللی زنان روستایی در 15 اکتبر 2008 نامگذاری شد. این روز بین المللی در قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل در 18 دسامبر 2007 تثبیت شد و در آن به نقش حیاتی و مشارکت زنان روستایی در توسعه کشاورزی و روستایی، بهبود امنیت غذایی و ریشه کنی فقر روستایی تاکید شد. این قطعنامه از کشورهای عضو می خواهد با همکاری آژانس های سازمان ملل و جامعه مدنی خود، در صورت لزوم، برای پیاده سازی نتایج تلاش کرده و در اجلاس و کنفرانس های بین المللی، پیگیری های منسجم و هماهنگ داشته باشند تا بهبود وضعیت زنان روستایی اهمیت بیشتری قائل شود(توسعه فعالیتهای زنان روستایی1399).
از آنجایی که زنان روستایی گرفتار معضلات و کاستیهای فراوان هستند، پرداختن به نقش و پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی آنان در فرآیند توسعه روستایی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. چنانچه معتقد باشیم زنان روستایی در جامعه روستایی، نظام تولید و بازخور مسایل فرهنگی و اجتماعی نقش مؤثر و تعیین کننده ای ایفا نمایند (hawzah. Magazine)، اشتغالزایی برای زنان روستایی و عشایری در بسیاری موارد کم هزینه است. گسترش تعاونیهای زنان روستایی به منظور ایجاد شغل و درآمد در روستاها ضروری است و باید این مهم در دستور کار مسئولین محلی بهویژه مدیران مرتبط با بخش تعاونها قرار گیرد. بسیاری از کارهایی که زنان روستایی یا عشایری میتوانند انجام دهند نیازمند اعتبارات و بودجه کمی است، چنانچه مدیریت این موضوع، گامهای اساسی در خصوص اشتغال بانوان روستایی است. زنان روستایی باتوجه به استعدادها و تجربیات طول زندگی، با ساخت صنایع دستی مختلف و عرضه آن در بازارچههای محلی و نمایشگاهها، موجب ایجاد درآمدزایی هستند. گسترش آموزشهای فنی و حرفهای نیز در روستاها، به نسلهای جدیدتر مهارتهای تازه ای را به آنان آموزش میدهد که سبب انگیزه بیشتر در فعالیتهای اقتصادی است. مشاغل خانگي نیز فرصت بسیار مناسب براي باروری استعدادهای زنان روستایی است(asandoc، 1396).
زن روستايي وظايف و نقش هاي مختلف و متعددي به عهده دارد؛ همسر، مادر، توليد كننده محصولات زراعي و باغي، شركت در فعاليتهاي دامداري، كاشت، داشت، برداشت، فنآوري، بازاريابي و تهيه خوراك و غذا و... زنان روستايي در حين كشت محصولات معيشتي براي تأمين مواد غذايي مورد نياز خانواده ممكن است به كشت فرآورده هاي نقدي نيز مبادرت ورزند. چنين زناني را ميتوان در عين حال مروج كشاورزي، كارشناس توليد و حتي در پاره اي از موارد، سياستگذار نيز به شمار آورد. جداي از فعاليت در زمينه كشاورزي، مشاركت زنان در توسعه روستايي امري بس حياتي و با اهميت، در جهت تأمين مواد غذايي كافي مورد نياز محسوب ميشود(صالح نسب1374) زنان روستايي در سه نظام بازتوليدي يعني بازتوليد زيست شناختي، بازتوليد نيروي كار و باز توليد اجتماعي به طور اساسي مشاركت دارند.