کانونهاي روستايي- شهري دو عنصر اصلی در چشم انداز یک ناحیه به شمار می روند، اما روابط متقابل آنها در ارتباط با راهبردهای توسعه ناحیه ای، کمتر مورد توجه جغرافی دانان و برنامه ریزان قرار گرفته است.
روابط متقابل و پيوند ميان شهرها و نواحي روستايي، به طور گسترده اي به عنوان عامل اصلي در فرايند تغييرات اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي شناخته شده است. علي رغم اين واقعيت، بيشتر نظريه هاي توسعه و رويه هاي اجرايي تلويحا به دوگانگي، جمعيت و فعاليتهاي نواحي شهري و روستايي تاکيد دارند. برنامه ريزان شهري گرايش بيشتري به مسائل شهري و توجه اندکي به کشاورزي و توسعه روستايي دارند؛ درحالي که برنامه ريزان مربوط به توسعه روستايي نواحي روستايي را تنها شامل روستاها و اراضي کشاورزي و مجزا از مراکز شهري تعريف ميکنند. دامنه روابط موجود میان شهر و روستا به صورت های گوناگون بر شکل پذیری، رشد و توسعه سکونتگاههای روستایی و همچنین بر روابط درونی و بیرونی آنها اثر می گذارد. باتوجه به نقش این روابط در فرایند تحولات و توسعه یکانون های شهری و روستایی، علاوه بر بررسی انواع و علل روابط، شناخت آثار و پیام های اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، و فضایی- کالبدی بر شهر و روستا و تلاش برای کاهش اثرات منفی این روابط در راستای ساماندهی آنها، زمینه ساز توسعه ی پایدار نواحی روستایی و شهری خواهد بود.
ریشه بسیاری از مشکلات و معضلات شهری را باید در ابعادی فراتر از شهر جست جو کرد چرا که شهرها با محیط پیرامون خود و سایر سکونتگاههای انسانی از جمله روستاها در ارتباط هستند؛ بر آنها تأثیر میگذارند و از آنها تأثیر میپذیرند لذا در نظر داشتن این روابط، اهمیت آنها و توجه به فرآیندهای تاریخی روابط میان شهر، محیط پیرامون و روستاهای اطراف در تدوین سندی برای آینده شهر بسیار حائز اهمیت است. اقتصاد روستا از سه بخش اصلی اقتصادی کشاورزی، صنعت و خدمات تشکیل شده است که در بخش کشاورزی مواد اولیه مورد نیاز برای شهر را تولید میکند. بخشی از این مواد به صورت اولیه مورد استفاده قرار میگیرد و بخشی دیگر وارد کارخانه شده، فرآوری روی آن انجام شده و تبدیل به محصولات متعدد غذایی میشود. صنعت خوراکی و غذایی شهر وابسته به کشاورزی است که در روستا انجام و مواد اولیه این بخش در روستاها تولید میشود. صنعتی شدن باعث وابستگی بسیار شهر به روستا برای غذا، مواد خام و نیروی انسانی است درحالی که روستا بر عکس برای کلیه نیازمندی های اجتماعی و اقتصادی چشم امید به شهر دوخت . اما بعد از انقلاب صنعتی کم کم به مرور زمان کفه ترازو به سمت شهرها سنگینی کرد به طوری که امروزه این شهرها هستند که بخش مهمی از غذای مصرفی روستاها را تأمین می کند به علاوه شهرها مواد خام اولیه صنایع دستی و صنایع روستایی را تأمین می نمایند
امروزه با پیشرفتهایی که شده است، تولید در روستاها بیشتر از نیاز است و این مازاد تولید به شهر فرستاده میشود. دامداری نیز در روستا انجام میشود و با تولید فراوردههای لبنی و گوشت علاوه بر استفاده روستا شهر نیز از این فراوردهها بهره مند میشود. بیشتر روستاهای ما در دامنه کوه قرار دارد و دسترسی به انواع و اقسام گیاهان از جمله گیاهان دارویی مختلف وجود دارد؛ این داروهای گیاهی برای فروش به شهر فرستاده میشود و مورد استفاده قرار میگیرد. روستاهای نمونه گردشگری نیز گردشگرانی از سمت شهر جذب میکنند و صنایع دستی روستایی از جمله قالیبافی و فرش به دلیل گسترش فناوری تولید انبوه شده و مورد استفاده قرار میگیرد. روستاها به دلیل اینکه کوچک هستند منابع درآمدی کمتر و خدمات کمتری دارند لذا یک روستایی برای دریافت خدمات بیشتر از جمله امکانات بهداشتی و درمانی و امکانات آموزشی مجبور هستند به شهر مراجعه کنند. شهرها انواع خدمات مختلف اداری، آموزشی، قضائی، بهداشتی و درمانی، ورزشی و تسهیلات مختلف را برای روستاها فراهم میکنند. اثرات فرهنگی شهر بر روستا نیز قابل انکار نیست.
مهمترین فایده و مزیت شهر برای روستا فراهم آوردن امکانات و خدمات است. امروزه گسترش فناوری و سرعت بالای جا به جایی اطلاعات موجب شده تا حتی کوچکترین روستاها نیز از وقایع روز کشور و جهان با خبر باشند و اطلاعات به سرعت گسترش پیدا کند. گسترش فناوری موجب شده تا سبک معماری در روستاها تغییر پیدا میکند و دیگر آن سبک سنتی قدیمی نیست. سبک گویش روستاییان نیز تغییر پیدا کرده است و لهجهها و واژههای محلی هر روز کمتر و محدودتر میشود؛ حتی لباس و مد در روستاها تحت تأثیر شهر قرار گرفته و میتوان گفت به طور کلی سبک زندگی در روستاها به شدت متأثر از شهر است که نشان از تأثیرات فرهنگی شهر بر روستا دارد. فناوریها، مهارت و خلاقیت نیز برای کارآفرینی و اشتغال در شهر آموزش داده میشود، بخشی از جمعیت در شهر آموزش میبیند و سپس به روستا بازمیگردد. بخشی از جمعیت تحصیل کرده نیز پس از کار و بازنشستگی به روستاها بازمیگردند و لذا مجموعهای از روابط اقتصادی، اداری، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، کالبدی و حتی زیست محیطی میان شهر و روستا وجود دارد که بر یکدیگر تأثیر گذار هستند و مجموعهای از کالا، خدمات، جمعیت، سرمایه، نیروی کار میان شهر و روستا درحال تبادل است. این روابط بنا بر موقعیت روستاها متفاوت است، روستاهایی که در کنار شهرهای بزرگ قرار دارند، قطعاً تأثیرپذیری بسیار زیادی به خصوص در حوزههای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی دارند.
تأثیرپذیری روستاها از شهر با گذشت زمان اتفاق میافتد. روابط شهر و روستا را در ایران و سایر کشورهای نفت خیز به دو دوره قبل از کشف نفت و بعد از کشف نفت تقسیم میکنند. بعد از کشف نفت این ماده، قسمت عمدهای از اقتصاد این کشورها را به خود اختصاص داد در حالی که تا قبل کشاورزی محور اصلی توسعه بود و به نوعی تا قبل از کشف نفت، شهرها به روستاها وابسته بودند و چنانچه کشاورزی و دامداری در روستاها انجام نمیشد، صنعت شهرها فعال نبود و دوره وابستگی اقتصاد شهری به اقتصاد روستایی بود. در این زمان روابط شهر و روستا متقابل، اما به نوعی به نفع روستا بوده است. بعد از کشف نفت، در اواخر دوره قاجار اقتصاد متحول شد و درآمد وسیعی در کشورهای نفت خیز به وجود آمد و توجه به سایر ابعاد اقتصادی کمرنگ شد. نفت جای کشاورزی و بسیاری از دیگر ابعاد دیگر اقتصادی را گرفت. تحت چنین شرایطی به نوعی روستاها به تدریج ارزش خود، ماهیت و جمعیتشان را از دست دادند و مهاجرتهای شدیدی به سمت شهرها انجام شد و کسانی که در روستاها باقی ماندند بیشتر افراد سالخورده و مسن بودند. در این دوره برتری شهر بر روستا اتفاق افتاد و روابط متقابل و تأثیرات دوسویه دیگر متعامل و عادلانه نبود. روابط در این دوره یکسویه و به سمت شهر بود و روستاهایی که روزی منشأ تولید بودند، وابسته به شهر شدند. روابط متقابل شهر و روستا به هم ریخت و روز به روز وابستگی اقتصادی ما به نفت بیشتر و بیشتر شد.
روابط میان شهر و روستا به صورتهای گوناگون بر شکلپذیری سکونتگاههای روستایی و همچنین بر ساختار و کارکرد آنها اثرگذار است. با توجه به نقش این روابط در فرایند تحولات و توسعه کانونهای شهری و روستایی، شناخت پیامدهای نامطلوب این روابط و تلاش برای کاهش اثرات منفی روابط متقابل شهر و روستا در راستای ساماندهی آنها، زمینهساز توسعه پایدار نواحی روستایی و شهری خواهد بود. با مطالعه و شناخت کلی و همه جانبه از یک ناحیه و با کشف استعداد ها و توانایی های بالقوه موجود در محل می توان راه حل های مناسبی برای رفع تناقضات و اختلافات ناحیه ای و خصوصاً تضادهای آشکار بین کانون های شهری و روستایی پیدا کرد. در حال حاضر روابط بین شهرها و روستاها تقریباً متعادل و دو طرفه بوده ، روستا از نظر خدمات اداری و رفاهی و درمانی و سرمایه وابسته به شهر بوده و شهر هم از لحاظ مواد اولیه و منابع غذایی به روستا نیاز داشته است روابط و مناسبات بین سکونتگاهها به ویژه بین شهر و روستا از آن جهت بر برنامه ریزان روستایی اهمیت پیدا کرده که توسعه یک کشور در توسعه پایدار مناطق روستایی در تولید مواد غذایی یک ملت بوده و نیز پدیده ای قضایی-مکانی و جغرافیایی بوده و شناخت ، تبیین و کشف قانونمندی های کلی حاکم برآن، در چارچوب روابط متقابل انسان و محیط موضوعی جغرافیایی بوده و از اهمیت نظری و کاربردی ویژه ای برخوردار است. همچنین با توجه به نقش این روابط درفرایند تحولات و توسعه کانون های شهری و روستایی، علاوه بر بررسی انواع و علل روابط شناخت آثار و پیامدهای اقتصادی، اجتماعی – فرهنگی و فضایی کالبدی آن بر شهر و روستا و تلاش برای کاهش اثرات منفی این روابط در جهت ساماندهی آنها، زمینه ساز توسعه پایدار نواحی روستایی خواهد بود(منبع: زنگنه شهرکی، ميرزايي و همکاران، طاهرخاني و افتخاري، صرامی، سلطان زاده و دیگران).