امنیت دارای ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی؛ محیطی و کالبدی است که در فضای جوامع نمود دارد و در مؤلفه های متعددی تعریف میشود. امنیت در زندگی بشر یک پدیده حیاتی است که بدون آن، ادامه زندگی انسان با دشواریهای جدی روبرو خواهد بود. در قرآن کریم مفهوم امنیت شامل مواردی از قبیل امنیت سرزمین، امنیت راه ها، ایمنی از آسیب دشمن و... است.
با عنایت به اینکه امنیت پایدار پیوستاری گسترده در تمامی حوزه های داخلی، خارجی، اعتقادی و عملی است؛ مولفه هایی از قبیل ولایت پذیری، وحدت، حفظ اسرار، اقتدار حاکم، قاطعیت در مجازات اخلال گران، توان بازدارندگی در برابر تهدید خارجی و پاسخ قاطع به تجاوز دشمن را عامل پایداری امنیت معرفی می کند. بنابراین مصالح نوع بشر در نگاه امنیت پایدار همواره با اقتدار، وحدت، انسجام و استحکام جامعه ارتباط داشته و هرگونه نابسامانی و ناامنی در یک بعد، ابعاد دیگر را تحت تاثیر قرار می دهد. علاوه بر این، امنیت سیاسی و اجتماعی در جامعه، نیازمند مولفه های ثبات سیاسی، ثبات مدیریت، امنیت شغلی، امنیت فرهنگی، بهداشت روانی، ایجاد روحیه مشارکت، ایجاد محیط موثر و امن و خودکنترلی است که با همکاری دیگر نهادهای اجتماعی به ویژه آموزش وپرورش، صدا و سیما، فرهنگ وارشاد اسلامی و... قابل تحقق است. امنیت در کشور به ویژه در روستاها از اهمیت بالایی برخوردار است. چراکه روستاها به ویژه در مناطق مرزی دارای موقعیتی منحصربفرد بوده و ارتباط مستقیمی با افزایش امنیت دارند. آسایش و آرامش مردم روستا در گرو تامین مسایل رفاهی و امنیتی است و ایجاد امنیت مردم در روستا بعنوان معیاری مهم باید در اولویت های برنامه ای باشد.
روستاها به مثابه یك موقعیت زیستی که دربردارنده حجم متراکمی از افراد گوناگون است؛ در صورتی قادر به ایفای کارکردهای ویژه خود خواهند بود که امنیت در نزد ساکنان آن، در حد قابل قبولی ارزیابی شود. عدم وجود امنیت و به تبع آن، عدم احساس امنیت در روستاها، باعث بروز ناهنجاریهایی مثل مهاجرت آنان به شهرها، حاشیه نشینی و... میشود. در روستاها تعاملات درون خانوادگی، ارتباطات فامیلی، ارتباط و تعاملات اجتماعی مبتنی بر آموزه های مذهبی و قومی و در بستر اکولوژی خاص منطقه معنا می یابد. ارتباطات اجتماعی و حتی فامیلی نسبت به شهر از استحکام و اقتدار برخوردار است و بیشتر مبتنی بر سلسله مراتب بنا میشود. اصول اخلاقی و مذهبی در فرهنگ روستایی از اساسی ترین مؤلفه ها، ارزش ها و هنجارها همواره جزئی از نشانگرهای این مردمان میباشد، اما هم اکنون درحال کمرنگ شدن است. رابطه بین افراد و جامعه را محبت تشکیل میدهد، امنیت درونی، نقش پیش گیرانه دارد و زمینه ایجاد عوامل مخل امنیت را در جامعه از بین می برد و امنیت بیرونی را تسهیل می کند. تمامی این اصول موجب میشود که از آسیبهای اجتماعی که منجر به غیر اخلاقی و ایجاد ناامینی شود جلوگیری کند. بنابراین حجم ناامنی به دلایل مذکور و عواملی همچون دخالت کمتر در امر سیاسی، کمی دسترسی به برخی اطلاعات، میزان و سطوح جمعیتی و دیگر موارد سبب شده نواحی روستایی نسبت به سایر مناطق از امنیت بالاتری برخوردار باشند.
از آنجا كه ميزان پيشرفت و توسعه هر كشوری در سایه امنيت و ثبات اجتماعی، اقتصادی و سياسی حاصل می شود، از اين رو شناخت تهديدات و آسيب پذيری ها و بررسی روند و ابعاد مختلف آن، همچنين چگونگی تحول و اولويت بندی آنها در زمان حال و آينده، نه تنها راه را برای برنامه ریزی های ملی هموار كند بلکه موجب می شود تا اقدامات راهبردی به موقع و تصمیم گیری های صحيح قبل از به وقوع پيوستن هر گونه بحران، در پيش گرفته شود. از سوی دیگر نه تنها امنیت لازم است بلکه داشتن احساس امنیت نیز ضروری است. احساس امنیت پدیده روانشناختی اجتماعی است که ابعاد گوناگونی دارد. این احساس ناشی از تجربه مستقیم و غیرمستقیم افراد از شرایط و اوضاع و محیط پیرامونی است و افراد مختلف به صورتهای گوناگون آن را تجربه کنند. در رابطه با نقش امنیت در توسعه اقتصادی هر جامعه می توان گفت که اهمیتی کلیدی دارد. برای مثال بدون وجود امنیت در زمینه اقتصادی، سرمایه گذاری جدیدی اعم از داخلی و خارجی در کشور صورت نخواهد گرفت یا انجام این سرمایه گذاری ها اندک خواهد بود و جامعه دستخوش نابسامانی¬های اقتصادی مانند گسترش اقتصاد دلالی، فرار سرمایه ها، کاهش اشتغال، افزایش بیکاری و انواع معضلات اقتصادی خواهد شد. مدیریت روستا برای ایجاد چنین امنیتی نیازمند تغییر و تحولی بنیادین در اهداف، روش ها، مدیریت و برنامه ریزی های درون است. که این از جمله وظایف دهیاران در حفظ امنیت روستایی است.