اساسی ترین اهداف استقرار دولت ها فراهم ساختن رفاه و توسعه برای جامعه است. دولتها ریل گذار عمران و خدمات کشورها هستند یعنی زیرساختهای اساسی با هدایت و نظارت دولتها شکل میگیرد و بدون زیرساختهای کالبدی به خصوص در روستاها امکان توسعه محدود میشود،
بسیاری از تجهیزات و تأسیسات عظیم با نقش دولتها به وجود می آیند، خیلی از شرکتها در این حوزه ها سرمایه گذاری نمیکنند و یا برای آنها به صرفه نیست که به اینگونه اقدامات ورود کنند، از سوی دیگر ثبات سیاسی و پیاده سازی و نظارت قوانین و جلوگیری از بی نظمی هرج و مرجها و اغتشاشات با اقدامات دولتها به وجود می آید. با صنعتی کردن روستاها می توان به اهداف توسعه ای روستاها و خروج از انزوای جغرافیایی دست یافت. واحدهای کوچک صنعتی می توانند از طریق ایجاد واحدهای بزرگتر در قالب تعاونی ها موقعیت خود را بهبود بخشیده و در حل مشکل اشتغال نیز گام بردارند. در این خصوص بهره مندی از پتانسیل عظیم بخش تعاونی کشور نیز توجه به مقوله آموزش اهمیت زیادی داشته و برنامه ریزی برای آموزش صورت گیرد. بدیهی است در صورت تداوم آموزش همه جانبه از طرف دولت در سطوح مطرح شده و افزایش اطلاعات عامه مردم به اثرات کارآمد فعالیت های گروهی در قالب تشکیلات تعاونی امکان پیشرفت اقتصادی و اشتغال زایی در حوزه روستا فراهم خواهد شد
از اهداف کلان توسعه در اغلب کشورها کاهش بیکاری و توسعه فعالیت¬های شغلی در نواحی روستایی است. بخش قابل توجهی از شاغلین هر کشوری، به خصوص در کشورهای درحال توسعه، در حوزه های روستایی به کار مشغول هستند. نقش و جایگاه روستاها در فرآیندهای توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در مقیاس محلی، منطقه ای، ملی و بین المللی و پیامدهای توسعه نیافتگی مناطق روستایی چون فقر گسترده، نابرابری فزاینده، رشد سریع جمعیت، بیکاری، مهاجرت، حاشیه نشینی شهری و غیره موجب توجه به توسعه روستایی و حتی تقدم آن بر توسعه شهری گردیده است. ریشه کن کردن بیکاری یا همان اشتغال کامل از جمله وظایف بنیادین و دغدغه اصلی دولت ها است، از طرفی میزان موفقیت هر جامعه و روند توسعه، تا حدود زیادی با وضعیت اشتغال در آن جامعه ارتباط دارد. حل مشکل کشور در گرو ایجاد تغییرات ساختاری در اقتصاد کشور است که با اقدامات دولت میسر میگردد.
تامین اشتغال باید به عنوان یکی از اولویت های دولت مدنظر قرار گیرد. از سوی دیگر مهار بیکاری از طریق سیاست های مناسب، منجر به کاهش بسیاری از عوارض نامطلوب اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی میشود. اهمیت دولت برای پیشبرد فرآیند توسعه اقتصادی توافق کلی وجود دارد و به عنوان یکی از نیروهایی که نقش زیادی در فرآیندهای تغییر این جوامع، از جمله در زمینه تغییر روستایی ایفا می کند. از دهه 1970 نقش دولت در توسعه به طور جدی مورد تاکید قرار گرفت. برخی از برنامه ریزان روستایی، علت توسعه نیافتگی روستاهای کشور ما را به رغم سرمایه گذاری کلان دولتی در تامین خدمات آنها، عقب ماندگی اقتصادی می دانند. بیکاری و فقر مالی عاملی عمده برای مهاجرت های روستایی شناخته شده و مهاجرت بی رویه خود موجب رکود و تباهی روستا گردیده است. به نظر برنامه ریزان اگر روستاهای کشور از نظر اقتصادی پویا و فعال شود، با افزایش درآمد بر مشکلات خود فائق خواهند آمد و قادر خواهند بود نیازهای خود را برطرف نمایند. از این طریق آنها می توانند محیط روستا را برای زندگی بهتر آماده کرده و سطح رفاه خود را افزایش دهند.