Assign modules on offcanvas module position to make them visible in the sidebar.

Hallie Mavis
Instructor

 

Loading Theme Customizer. Please wait...

آموزش و توسعه و آبادانی روستا

مدیریت روستایی در واقع فرایند سازماندهی، هدایت جامعه و محیط­ روستایی از طریق شکل دادن به سازمانها و نهادها است این سازمانها و نهادها وسایل تأمین هدفهای جامعه روستایی می­باشند. مدیریت روستایی فرایند چند جانبه ­ای است که شامل سه رکن، مردم، دولت و نهادهای عمومی است. در این فرایند با مشارکت مردم و از طریق تشکیلات سازمانهای روستایی، برنامه ها و طرح های توسعه روستایی تدوین و اجرا گردیده و تحت نظارت و ارزش یابی قرار می­گیرد. (رضوانی،211،1383). هنگامی که از مدیریت روستایی سخن به میان می­آید ممکن است لزوماً منظور مدیریتی اندیشیده شده و برنامه ریزی شده نباشد. به عبارتی نقش عرف، عادات و سنن در مدیریت روستایی تعیین کننده است (طالب، 1376).

مدیریت روستایی به عنوان یکی از مولفه های اساسی برای نیل به توسعه روستایی،  متاثر از راهبردهای کلان ملی و نیز رهیافت­های موجود در زمینه مدیریت است. رهیافت­های مدیریت را می­توان به شرح زیر در نظر گرفت: رهیافتهای سنتی، رهیافتهای منابع انسانی، رهیافتهای کمی و رهیافتهای سیستمی و اقتضایی. در اینجا مجال شرح و توصیف این رهیافت ها نیست، اما با توجه به آنکه توسعه، مفهومی چند بعدی است به نظر می­رسد بهترین رویکرد درزمینه مدیریت روستایی رویکرد سیستمی و اقتضایی باشد. رهیافتهای جدید در مدیریت بر این نکته تأکید می­کنند که هیچ مدل یا نظریه­ای وجود ندارد تا بتوان آن را در همۀ وضعیتها و تحت شرایط متفاوت به کار برد. رویکرد اقتضایی به مدیریت را می­توان نقطه اوج علم، مدیریت دانست؛ زیرا که این رویکرد میدان عمل مدیران و راهبران مدیریت در سازمانها را وسیع و قدرت عمل آنها را افزایش می­دهد. (رضائیان، 1380) به نظر می­رسد با توجه به تنوع جغرافیایی کشور و وجود اختلافات بسیار در عرصه های روستایی، پیچیدن نسخه واحد برای تمامی روستاها عمل منطقی و صحیحی نباشد. در این زمینه لازم است با دیدگاهی سیستمی، ملاکهای انعطاف پذیری را برای برنامه­ریزی روستایی در نظر گرفت. در خصوص تأسیس دهیاری در روستاهای کوچک نیز باید ضمن توجه به این رویکرد از هرگونه مطلق گرایی پرهیز شود.

مدیریت روستایی نوین در ایران

مدیریت روستایی نوین در ایران از زمان شکل­گیری، تحولات متعددی داشته است . این تحولات از پذیرش رسمی«كدخدا» به عنوان مدیر روستا در دوران مشروطیت شروع شد و پس از پشت سرگذاردن تجربیات برخاسته از اصلاحات اراضی در دهه چهل و انقلاب اسلامی در اواخر دهه پنجاه، در زمان حاضر به سازمان اجرایی جدیدی به نام»دهیاری» به مسئولیت«دهیار» انجامیده است. تأسیس پارلمان به عنوان مهم ترین تحول مدرن در ایران در ابتدا قرن بیستم سبب شد تا زمینه دخالت دولت در امور روستایی فراهم شود. مسایل ناشی از اصلاحات ارضی و سیاست­های روستایی دولت در سالهای بعدی موجب شکل گیری گونه های مختلفی از مدیریت روستایی شد آنچه مدیریت روستایی را تهدید می­کند، »فقدان نهادینگی «آن در روستاها و ساختار اداری و اجرایی کشور است که در صورت بی توجهی به مسایل آن مانند «کمبود سرمایه انسان» و « تمرکز گرای دولتی »، « فقدان منابع مالی پایدار » می تواند منجر به عدم توفیق دهیاری ها در دستیابی به اهد اف خود شده و استمرار آشفتگی مدیریت روستایی را در پی­داشته باشد. نظام مدیریت روستایی ایران طی سالها به لحاظ ساختارهای اجتماعی، تحولات و دگرگونی­های پیچیده­ای داشته است و خلاء مدیریت کارآمد و اصولی در روستاها در تمامی ادوار، به خصوص در دهه­های اخیر مشکلات فراوانی را برای روستاییان ایجاد کرده است. از یک سو، با توجه به تغییر شرایط و مقتضیات زمانی، دیگر ساختار سنتی مدیریت، قادر به حل و فصل مشکلات این جامعه­ی مولد نبوده و از دیگر سو، ساختار جدید مدیریت روستایی که مبتنی بر مشارکت مردم در امور و برنامه ریزی از پایین به بالاست، به دلایل متعدد از جمله غیربومی بودن، نتوانست جایگاه خود را پیدا کند. روستاها به منزله­ی مکان­های تولیدی خاص با شیوه­ی زندگی و فعالیت­های متفاوت نسبت به شهرها، نیازمند الگوی مدیریتی مجزا و منطبق با شرایط اقتصادی  اجتماعی و بوم­شناختی حاکم بر روستاها هستند . با توجه به اهمیت جامعه­ی روستایی در نظام تولید کشاورزی کشور، ضرورت های انکارناپذیری ما را وا می­دارد تا در چارچوب توسعه­ی ملی به مقوله­ی روستا و توسعه­ی روستایی عمیقتر بیندیشیم، چرا که تأمین موادغذایی و خودکفایی نسبی جز از طریق متحول ساختن روستاهای کشور میسر نیست. این تحول باید افزون بر افزایش درآمد روستاییان، بهره­مندی از خدمات و شرایط مناسب زندگی را نیز برای آنها فراهم آورد. این مهم تنها با اعمال مدیریت شایسته و کارآمد و بهره­گیری از شیوه های مدیریتی مشارکتی امکان پذیر است. وجود شورا و نظام شورایی کشور، به ویژه در سطح مدیریت روستاها در سال­های اخیر، از این ضرورت حکایت دارد و بیانگر خواست پنهان و آشکار مردم برای برخورداری از نهادهای مدنی مناسب با مقتضیات این عصر تلقی می­شود. نکته­ی مهم آن است که شوراها همانند دیگر مفاهیم جوامع نوین و مدنی، نه فقط یک فرصت و انتخاب، بلکه یک مرحله از رشد فکری و فرهنگی هر جامعه به شمار می­آیند. مشارکت واقعی مردم در برنامه ریزی، اجرا و ارزش­یابی پیامدهای یک برنامه از مفاهیم مهم و باارزشی است که تحقق تفکر و نظام شورایی را میسر می­سازد. بر این مبنا، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در راستای بسترسازی برای تحقق مشارکت واقعی مردم در سرنوشت خود و اجرای دموکراسی به مفهوم واقعی آن، ابزارهایی را تدارک دیده است که از آن جمله می­توان به شوراهای اسلامی روستایی اشاره کرد. از آنجا که یکی از مهمترین رخدادها در عرصه­ی مدیریت روستاهای کشور بحث شوراهای اسلامی روستایی بوده است، پرداختن به این شیوه­ی مدیریت که مبتنی بر مشارکت و دخالت مردم در سرنوشت روستاییان است، ضرورت می­یابد.

اركان مديريت روستايي

منظور از اركان مديريت روستايي، دو نهاد مديريتي شوراي اسلامي روستايي و دهياري است که در مديريت روستايي مكمل يكديگر بوده و متولي امور عمومي و عامالمنفعه روستا مي­باشند.

شوراي اسلامي روستايي

شورای اسلامی نهادي است که اعضاي آن بر اساس قانون با راي مستقيم مردم روستا براي مدت چهار سال انتخاب مي­شوند. اين نهاد وظيفه­ی مديريت روستايي را بر عهده داشته و بر کليه­ی امور عمومي روستا نظارت عام دارد. شورای اسلامی در روستاهای تا 1500 نفر جمعیت سه نفر و در روستاهای بیش از 1500 نفر پنج نفر عضو دارد)افراخته: 1388،105). برخی از وظایف شورا به شرح زیر است: بررسی و شناخت کمبودها، نیازها و نارسایی­های اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، بهداشتی، فرهنگی و آموزشی و ارائه ی راه حل به مقامات مسئول. برنامه­ریزی و اقدام در جهت مشارکت مردم در انجام خدمات اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، بهداشتی و سایر امور رفاهی. نظارت بر حسن اجرای تصمیمات شورا و طر حهای مصوب و ... (طالب، 1376)

دهياري:

تشکیل شوراهای اسلامی اقدامی بسیار موثر در فرآیند مشارکت مردم در توسعه­ی نواحی روستایی محسوب می­شود، ولی از آن جا که شورا نهاد مشورتی و نظارتی است، بدون تشکیلات اجرایی ناقص است و نمی تواند وظایف خود را انجام دهد. خوشبختانه قانون گذار به این نکته توجه داشته و در قانون شوراها، تشکیل دهیاریها را پیش بینی کرده است و در سال 1377 به وزارت کشور اجازه داده شد سازمانی به نام دهیاری به صورت خودکفا تاسیس گردد(رضوانی: 1383،229 ).لازم به ذکر است که دهیار با پیشنهاد شورای اسلامی توسط بخشدار منصوب می­گردد. بر اساس قانون 48 وظيفه برای دهیاری تعیین شده که به دو دسته­ی خاص و عام طبقه بندی می شود(بدری و موسوی: 1388،90 ).

ارتباط متقابل شورا و دهیاری ها:

با توجه به وظایف مشترک شوراها با دهیاری، ضرورت تعامل و همکاری میان شورا و دهیاری دوچندان آشکار می­شود. در دهه­های اخیر از جمله راه کارهایی که در فرآیند توسعه­ی روستایی و در حوزه­ی مدیریت روستا همراه با مشارکت مردم مورد توجه ویژه­ی برنامه ریزان و کارشناسان قرار گرفته، ساخت و رشد ظرفیت­ها و قالب های جدید برای همکاری هدفمند و تعریف شده­ی مردم جوامع روستایی در مدیریت روستاها بود و بر این اساس شوراها و نهادهای محلی پدیدار شدند و رشد یافتند. در ایران نیز پس از تحولات و چالشهای فراوان در عرصه­ی مدیریت روستایی، شوراهای اسلامی و دهیاری­ها پا به عرصه­ی مدیریت روستایی کشور نهادند. همان گونه که از نام شورا پیداست، ایجاد تعامل و همکاری و همیاری برای تسهیل در فرآیند مدیریت روستایی از اهداف این نهاد مردمی است. لذا توسعه­ی پایدار روستا مستلزم ارتباط شورا به عنوان نهاد نظارتی با دهیاری به عنوان نهاد اجرایی در روستا می­باشد. در واقع مشارکت، ارتباط و همکاری دوسویه میان این دو موجب تسهیل در اداره ی روستا و از طرفی تسریع در روند. توسعه­ی روستا خواهد شد(بدری، 1388،114).

وظایف دهیاری­ها

ماده 10: وظایف تفضیلی دهیار و دهیاری جهت اداره و حفظ توسعه پایدار روستا بر اساس قانون شوراها و با رعایت قوانین و مقررات مربوط به شرح زیر است:

1:  بهبود وضع زیست محیطی روستا.

2: کمک به شورا در خصوص بررسی و شناخت کمبودها، نیازها و و نارسایی­های اجتماعی، اقتصادی، عمرانی ، بهداشتی، فرهنگی، آموزشی و امور رفاهی روستا و تهیه طرح ها و پیشنهادهای اصلاحی و عملی در زمینه های یاد شده و ارائه آن به مسئولان ذی ربط جهت اطلاع و برنامه ریزی و اقدام لازم.

3:  تشویق و ترغیب روستاییان به انجام اقدامات لازم در جهت رعایت سیاست های دولت.

4:  مشارکت و همکاری با شورا در جهت پی گیری اجرای طرح های عمرانی اختصاص یافته به روستا .

5:  همکاری موثر با سازمان ثبت احوال در جهت ثبت موالید و متوفیات و تهیه آمار مربوط.

6:  تامین اراضی مورد نیاز مرتبط با اهداف و وظایف دهیاری پس از اخذ مجوز قانونی.

7:  همکاری موثر با مسئولان ذیربط در جهت حفظ و نگهداری منابع طبیعی واقع در محدوده قانونی و حریم روستا .

8: تشویق و ترغیب روستاییان به توسعه صنایع دستی و اهتمام به ترویج، توسعه و بازاریابی محصولات کشاورزی و دامی روستا.

9: اجرای مصوبات شورا.

10:  همکاری با نیروی انتظامی و ارسال گزارش پیرامون وقوع جرایم و اجرای مقررات خدمت وظیفه عمومی، حفظ نظم عمومی و سعی در حل اختلافات محلی.

11:  اعلام فرامین و قوانین دولتی مربوط و پیگیری حسن اجرای آن ها .

12:  مراقبت، حفظ و نگهداری اموال و تاسیسات عمومی در اختیار دهیاری .

13:  همکاری با سازمان ها و نهاد های دولتی و ایجاد تسهیلات لازم برای ایفای وظایف آن­ها.

14:  مراقبت بر اجرای مقررات بهداشتی و حفظ نظافت و ایجاد زمینه مناسب برای تامین بهداشت محیط.

15:  ارسال گزارش­های درخواست شده به شورا در موعد مقرر توسط دهیار.

16: حضور دهیار درزمان و مکان مقرر و پاسخگویی به سوالات در صورت تقاضای شورا.

17: ارسال گزارش ماهانه فعالیت های دهیاری برای شورا و رونوشت آن به بخشداری .

18: تهیه تعرفه عوارض با همکاری شورا و ارائه آن به شورای اسلامی بخش به منظور تصویب و طی سایر مراحل قانونی.

19:  وصول عوارض مصوب مراجع قانونی و مصرف آن در موارد معین.

20:  مراقبت بر وضعیت بهداشتی گرمابه ها، نانوایی ها ، قصابی ها، قهوه خانه ها و فروشگاه های مواد غذایی و بهداشتی بر اساس ضوابط و مقررات مربوط و معرفی اماکن غیر بهداشتی به مسئولان ذی ربط.

21:  برآورد، تنظیم و ارائه بودجه سالانه دهیاری و متمم و اصلاح آن به شورا جهت تصویب.

22:  اهدا و قبول اعانات و هدایا به نام روستا با تصویب شورا.

23:  فراهم نمودن زمینه ایجاد خیابان ها ، کوچه ها ، میدان ها ، پارک ها ، فضاهای سبز ، ورزشی و آموزشی مراکز تفریحی عمومی و مجاری آب و توسعه معابر و اجرای آن ها از طریق دهیاری و همکاری در زمینه طرح بهسازی روستا .

24:  تنظیف ، نگهداری و تسطیح معابر و انهار عمومی و مجاری آب ها و فاضلاب و لایروبی قنوات مربوط به روستا و تامین آب و روشنایی در حد امکان.

25:  کمک در احداث تاسیسات تولید و توزیع آب ، برق ومخابرات و تعیین نرخ آن در روستا تا زمان اقدام مراجع ذیربط (وزارتخانه های جهاد کشاورزی ، نیرو ، پست و تلگراف و تلفن و شرکت آب و فاضلاب روستایی).

26: مراقبت بر بهداشت ساکنان روستا و تشریک مساعی با وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی برای واکسیناسیون در جهت پیش گیری از بیماریهای واگیر.

27:  جلوگیری از تکدی گری و واداشتن متکدیان به کار.

28:  انجام معاملات دهیاری اعم از خرید وفروش اموال منقول و غیرمنقول ، مقاطعه ، اجاره و استجاره.

29:  ایجاد و سازماندهی غسالخانه و گورستان و تهیه وسایل حمل اموات و مراقبت در انتظام امور آن ها.

30:  اتخاذ تدابیر لازم برای حفظ روستا از خطر سیل و حریق و رفع خطر از بناها و دیوارهای شکسته و خطرناک واقع در معابر و اماکن عمومی و تسطیح چاه ها و چاله های واقع در معابر بر اساس مصوبات شورا.

31:  همکاری در جلوگیری از شیوع بیماریهای انسانی و حیوانی واگیر و مشترک انسان و دام ، اعلام مشاهده این گونه بیماریها به مراکز بهداشتی درمانی و دامپزشکی محل یا سایر مراکز ذی ربط ، اهتمام به دور نگهداشتن بیماران مبتلا ، معالجه و دفع حیوانات مبتلا به امراض واگیر ، بلاصاحب یا مضر.

32:  تشریک مساعی با سازمان میراث فرهنگی درحفظ بناها و آثار باستانی روستا و همکاری با مسئولان ذی ربط برای اداره ، احداث ، نگهداری و بهره برداری از تاسیسات عمومی ، اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی ، ورزشی و رفاهی مورد نیاز روستا در حد امکانات .

33:  صدور پروانه برای ساختمان هایی که در محدوده قانونی روستا ساخته می شوند با رعایت مقررات مندرج در آیین نامه مربوط به استفاده ازاراضی احداث بنا و تاسیسات در خارج از محدوده قانونی و حریم شهرها موضوع تصویب نامه شماره 4940 مورخ 22/2/1355 و سایر مقررات.

34:  همکاری با شورای بخش و بخشداری به منظور بررسی و صدور پروانه های کسب.

35:  معرفی خانواده های بی سرپرست و بی بضاعت به سازمان بهزیستی کشور و کمیته امداد امام خمینی و مساعدت به آن ها در حد امکانات .

36:  همکاری در نگهداری و تسطیح راه های واقع در حریم اراضی روستا از طریق خودیاری اهالی روستا و دستگاه های ذی ربط.

37:  مساعدت و همکاری با کشاورزان در جهت معرفی محصولات کشاورزی و تولیدات صنعتی و صنایع دستی روستا در مراکز شهری و نمایشگاه های ذی ربط.

38:  پیگیری و مساعدت در جهت ایجاد موسسات خیریه و صندوق های قرض الحسنه و موسسات فرهنگی .

39:  همکاری با واحدهای امدادرسانی در هنگام وقوع حوادث و سوانح غیرمترقبه و بلایای طبیعی .

40: گزارش پیشرفت یا عدم پیشرفت فیزیکی طرح ها به شورا و بخشدار و پیشنهاد راه کارهای مناسب برای تسریع در اجرای آن ها در جهت اجرای بند (هـ) ماده (68) قانون شوراها.

41:  همکاری با دستگاههای ذی ربط در جهت تهیه و اجرای طرح هادی روستا و تهیه پیشنهادهای لازم و تعیین کاربری اراضی واقع در روستا به منظور گنجاندن آن ها در طرح هادی و اجرای ضوابط مصوب مربوط با موافقت شورا.

42:  مراقبت و اهتمام کامل در نصب برگه قیمت بر روی اجناس و اجرای تصمیمات شورای اسلامی بخش و روستا نسبت به ارزانی و فراخوانی خواروبار و مواد مورد احتیاج عمومی و جلوگیری از فروش اجناس فاسد شده و معدوم نمودن آن ها با هماهنگی مراجع قانونی ذی ربط.

43:  همکاری با مراجع ذی ربط در جهت تسهیل دسترسی مردم روستا به آرد و نان مرغوب.

44:  پی گیری و ایجاد زمینه نظارت بر امور بهداشتی روستا از قبیل کشتار بهداشتی دام و عرضه گوشت.

45:  اجرای مقررات دهیاری که جنبه عمومی دارد و به تصویب شورا و تاییدشورای اسلامی بخش رسیده ، پس از اعلام برای کلیه ساکنان روستا لازم الرعایه است.

46:  پیشنهاد نامگذاری معابر و اماکن و تاسیسات روستا به شورا جهت بررسی و ارایه آن ها به شورای اسلامی بخش جهت سیر مراحل لازم.

47:  شناسایی زمینه های اشتغال و مساعدت در جهت تامین کار برای افراد جویای کاربا همکاری دستگاه های ذیربط.

بودجه و امور مالی

ماده 11: اهالی روستا به منظور تاسیس دهیاری مبلغی را به عنوان خودیاری تاسیس دهیاری به حساب بانکی دهیاری که در یکی از نزدیک ترین شعب بانک های کشور به نام دهیاری افتتاح می شود واریز و برگه پرداخت را همراه با درخواست اهالی و شورا به وزارت کشور ارائه می نمایند.

تبصره 1: میزان سرانه نقدی خودیاری و کمک های غیر نقدی اهالی براساس دستورالعملی تعییم می شود که وزارت کشور تهیه و ابلاغ خواهد نمود.

تبصره 2: سرمایه غیر نقدی که از طریق اهالی تامین خواهد شد عبارت است از اموال منقول و غیر منقول اعم از ماشین آلات، زمین، ساختمان و تاسیسات که مورد استفاده دهیاری قرار می گیرد.

 تبصره 3: کل سرمایه نقدی و غیر نقدی موضوع این ماده متعلق به دهیاری روستای محل است.

تبصره 4: انتقال و واگذاری اموال و املاک دهیاری تابع آیین نامه مالی و معاملاتی دهیاری موضوع تبصره (1) ماده واحده قانون تاسیس دهیاریهای خودکفا در روستاهای کشور- مصوب 1377- است.

 ماده 12: سال مالی دهیاری از اول فروردین ماه هر سال تا آخر اسفندماه همان سال خواهد بود به استثنای اولین سال که آغاز آن تاریخ تاسیس دهیاری و پایان آن اسفندماه همان سال است.

ماده 13: منابع درآمد دهیاری عبارتند از: عوارض مقرر در آیین نامه اجرایی نحوه وضع و وصول عوارض توسط شوراهای اسلامی شهر، بخش و شهرک موضوع قانون تشکیلات ، وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی کشور و انتخاب شهرداران ، مصوب 1375 موضوع تصویب نامه شماره 32459 / ت 521823 – مورخ 10/8/1378 . عوارض صدور پروانه ساختمان با رعایت آیین نامه مندرج در بند (1) این ماده و سایر قوانین و مقررات مربوط . دریافت وام از بانک ها و موسسات اعتباری با تصویب شورا و تایید شورای اسلامی بخش.

درآمد حاصل از کمک های دولتی و خودیاری بخش خصوصی ،

اعانات و هدایا در چهارچوب دستورالعمل های مربوط.

وصول بهای خدماتی که دهیاری ارائه می دهد با تصویب شورا و تایید بخشدار و رعایت دستورالعمل های مربوط.

کمک های دولت برای اجرای طرح های خدماتی و عمرانی در قالب بودجه سالانه کل کشور.

درآمدهای ناشی از عوارض اختصاص یافته از سوی مراجع وضع عوارض به منظور ایجاد تاسیسات عمومی و دولتی در محدوده قانونی روستا و حریم آن.

ماده 14: کلیه عوارض و درآمدهای دهیاری منحصراً به مصرف همان روستا می­رسد.

ماده 15: حقوق ماهانه دهیار از محل بودجه شورا مندرج در ماده (47) آیین نامه اجرایی تشکیلات ، انتخابات داخلی و امور مالی شوراهای اسلامی روستا و نحوه انتخاب دهیار موضوع تصویب نامه شماره 1760/ت 21068 ه – مورخ 24/1/1378 و به استناد ماده (94) قانون شوراها و با توجه به درجه دهیاری و دستورالعمل مربوط که از طریق وزارت کشور ابلاغ خواهد شد تعیین می شود.

ماده 16: صدور احکام حقوقی و ماموریت و مرخصی دهیار با موافقت شورا از طریق بخشدار صورت می گیرد.

ماده 17: هرگونه برداشت از وجوه و اعتبارات دهیاری در قالب بودجه مصوب سالانه و طرح های مصوب شورا با رعایت مقررات مربوط انجام می شود.

 ماده 18: اسناد و اوراق تعهدآور و حساب های بانکی به امضای مشترک دهیار و مسئول مالی دهیاری که ذی حساب دهیار است انجام می شود.

ماده 19: دهیار مکلف است تا پایان دی ماه هر سال بودجه سال بعد دهیاری را به شورا ارائه نماید و شورا موظف است حداکثر تا نیمه اسفندماه همان سال به بودجه پیشنهادی رسیدگی و در مورد آن اظهارنظر نماید و قبل از پایان اسفنذماه بودجه مصوب را جهت اجرا به دهیاری ابلاغ نماید.

تبصره 1: دهیار می تواند در صورت نیاز در طول سال مالی و قبل از انقضای آن نسبت به ارایه متمم یا اصلاح بودجه پیشنهادی دهیاری برای اظهارنظر و تصویب نهایی به شورا اقدام نماید.

 تبصره 2: دهیار مکلف است حداکثر تا نیمه خردادماه سال بعد تفریغ بودجه و صورت های مالی دهیاری را حسب اظهارنظر به شورا ارائه و شورا موظف است حداکثر تا پایان تیرماه نسبت به صورت های مالی و تفریغ بودجه شورا اعلام نظر و تصمیم مقتضی اتخاذ و مراتب را جهت اقدام لازم قانونی به دهیار ابلاغ نماید.

(معاون اول رییس جمهور – محمدرضا عارف)

محدودیت ها و تنگناها:

- تازه تاسس بودن دهیاري­ها، کم تجربگي مدیریت و پایين بودن سطح آگاهي دهیاران نسبت به وظاف خود در زمینه هاي مدیریت امور عمومي روستا؛

- عدم آشنایي روستایيان با جایگاه و شرح وظایف قانوني نهاد نوپاي دهیاري و شوراي اسلامي روستا عدم آشنا یي با وظاف و تكالیف خود در قبال دهیاري و شورا ؛

- پایين بودن سطح سواد دهیاران و شوراهاي اسلامي روستا؛

- عدم اقتدار كافي و حيطه اعمال اقتدار تعریف شده و حاوي مرزبندي مشخص بين اقتدار دهیاري ها و شوراي اسلامي روستا و نهادهاي بالادست؛

 - ضعف آموزش هاي مستمر و پایدار در خصوص  امور روستا به دهیاري ها و شورا.

- بي اعتمادي مردم روستا به نظم دهي و قانونمند شدن امور روستا؛

- محدودیت منابع اعتباري­ و ضعف بنیه مالي و اقتصادي روستاها؛

- کمبود و ضعف منابع مالي در تخصص حقوق و مزا اي ثابت به دهیاران و شوراهاي

اسلامي روستا؛

- موازي کاري و تداخل وظایف دستگاههاي متعدد اجرا ي در برنامه­ریزي روستایي؛

- ضعف تعامل و عدم هماهنگي سازمان هاي مرتبط با امور روستایي؛

- تعدد و پرا ندگي دهیاريها در سراسر کشور که این امر سبب خرد شدن اعتبارات محدود دهیاريها، عدم توان تجهیز تمام ي آنها به ماشنآلات و امکانات خدماتي و عمراني مناسب شده است؛

- عدم ساماندهي، فقدان چارچوب مفهومي و استراتژیک مناسب مشارکت هاي مردمي در مدیریت روستایي؛

- عدم تحقق مدیریت واحد روستایي به دلیل نهادینه نشدن فرهنگ مدیریت روستایي بین روستایيان و اعضاءشوراي اسلامي

- کمبود پرسنل و کارشناسان متخصص در امور روستایي در سطح فرمانداري ، بخشداري و دهیاري ها براي کمک به و هدایت صحیح دهیاري­ها در انجام وظایف محوله؛

- ضعف و کم تجربگيا اعضاي شوراي اسلامي روستایي و دهیاران در فرایند توسعه روستایي؛

- ناکافي بودن تحقیقات بنیادي و کاربردي در حوزه مدیریت نوین روستایي؛

فقدان يک نظام مطلوب مدیریت توسعه روستایي در سطح ملي، منطقه­اي و محلي

- کندي روند تعامل بین شورا و دهیاري در اداره امور روستا به دلیل وجود تعارضات قانوني شورا و دهیاري و همچنین تعصبات قومي و قبیله اي در روستاها؛

- سهم اندک آباديهاي کوچک و پراکنده در مدیریت نوین روستایي به دلیل عدم تاسیس نهاد دهیاري در این روستاها؛

- عدم تبیين جایگاه واقعي زنان دهیار در سیاستگذاري و برنامه­ریزيهاي مدیریت جدید روستایي عليرغم تعداد قابل توجه و نقش تعیين کننده آنها در اقتصاد و توسعه مناطق روستایي؛

- ذهنیت وابستگي روستایيان به تصمیم گیريهاي بیروني، ضعف مهارتهاي رهبري و سازماندهي در میان روستا یيان؛

فرصت ها و قابلیت­ها

مدیریت نوین روستایي داراي توانمنديها و قابلیتهاي قابل ملاحظه­اي برخوردار است.  به نظر مي­رسد بخشي از این قابلیتها به­ دلیل چالشها و دشواريها به­طرز بهینه­اي مورد استفاده قرار نميگیرد و بخشي نیز به­طور کلي بدون استفاده مانده است. سایر فرصتها و قابلیتهاي مدیریت نوین روستایي به شرح زیر مي باشد:

- دیدگاه و توجه جدید مثبت به توسعه مدیریت روستایي کشور در بین نهاد ها و  سازمان هاي دولتي؛

- نوپا بودن نهاد دهیاري و وجود انگیزه در بین جوانان روستا؛

- وجود مدیران روستایي جوان و پر انرژي؛

- وجود نهاد دهیاري و شوراي اسلامي روستا به عنوان رابط نهادهاي دولتي و مردمي جهت رفع مشکلات و خواسته هاي روستایيان؛

- وجود نهاد دهیاري و شوراي اسلامي روستا به عنوان تقویت کننده روند توسعه­ی اجتماعي و فرهنگي و اقتصادي روستا؛

- وجود پیشینه فرهنگي، آموزه هاي ملي و دیني به منظور گسترش فرهنگ مشارکت و تعامل بین شورا، دهیاري و مردم؛

- گرایش رو به توسعه نظام مدیریت توسعه کشور در بهره­گیري از مشارکت روستایيان در امور مربوط به خود؛

- وجود انگیزه رقابت سالم و رضایت مندي مردم از اقدامات هر چند کوچک به تعبیري کم توقع بودن روستا یيان؛

- وجود زنان دهیار به عنوان تقویت کننده امور اجتماعي، بهداشتي روستا؛

- وجود زمینه هاي مساعد براي سرمایه گذاري مشترک دهیاري با بخش هاي خصوصي و عمومي غیردولتي داراي مزیت نسبي؛

- وجود دانش بومي غني براي بهره وري مناسب و موثر از منابع طبیعي؛

- وجود ظرفیت ها و پتانسیل هاي بالقوه در محیط روستایي براي اخذ عوارض در جهت تقوبت منابع درآمدي روستایي؛

- آمادگي نسبي ساختار مدیریت نوین روستایي در پذیرش نوآوريها و فعال تهاي نوین در روستاها .