اگر در گذشته نگاهی داشته باشیم پی خواهیم برد که قرن سیزدهم هجری در ایران، دوره شیوع بیماری های واگیردار است. در این دوره علاوه براینکه امکانات بهداشتی بسیار ابتدایی بود، ناآگاهی مردم در پیشگیری از بیماری ها نیز بر مرگ و میر می افزود. لاروس از بحران به عنوان یک آشفتگی یا پریشانی و یا اختلال فیزیکی ناگهانی و شدید که روند و سیر شرایط عادی را به هم می ریزد یاد میکند.
در حقیقت فشار روانی-اجتماعی که باعث در هم شکسته شدن انگاره های متعارف زندگی و واکنش های اجتماعی می شود و یا آسیب های جانی و مالی، تهدیدها، خطرها و نیازهای تازه ای که به وجود می آورد، روند زندگی ساکنین را مختل کرده که جهت برطرف کردن آن، نیاز به اقدامات اساسی و فوق العاده خواهیم داشت. شیوع ویروس کرونا به عنوان یک بحران جهانی از جهات مختلف با دیگر بحران ها هچون سیل و زلزله، تفاوت دارد. شیوع ویروس بین فقیر، غنی و روستایی، شهری تفاوتی قائل نبوده است.گستره آن توجه متخصصان حوزه های مختلف را معطوف به سیاست¬های مهار و واکنش ها در قبال این همه گیری است. اما جوامع روستایی از معرض این بیماری مصون نیستند، از
علل آسیب پذیری جوامع روستایی از بیماریهای واگیردار
این است که اکثر روستاییان فاقد منابعی مانند آب تمیز، مدارس، مراکز بهداشتی و درمانی و امکانات حمل و نقل و ارتباطی هستند که به راحتی در مناطق شهری در دستری است و کمبود این منابع این جمعیت را در معرض خطر گسترش بیماری ها قرار داده است. به عبارت دیگر مناطق روستایی بسیار کمتر آماده مقابله با تاثیر مستقیم و غیرمستقیم بحران کووید 19 هستند. زیرا روستاییان معمولا با درآمد کم، فرصت های اقتصادی و آموزش محدود و کمبود مراقبت های بهداشتی مواجه هستند. و حفظ درآمد تنها یکی از مسائلی است که بسیاری از خانوارهای روستایی در این مواقع با آن مواجه هستند.
این ویروس می تواند تاثیرات منفی خود را در کسب وکار روستاییان و کشت و زرع آنها نشان دهد و یا از قول شومپیتر1 که نوآوری را به منزله محرک اصلی توسعه می¬داند، میتواند نشان دهنده پاسخ خلاقانه جامعه در کسب و کار و سازگاری با بحران در مناطق روستایی و یک نیروی محرکه مهم برای نوآوری در مشاغل روستایی باشد. بیماری مزبور بر حسب مناطق جغرافیایی در مناطق شهری و نواحی روستایی باتوجه به عوامل مختلف اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی، زیرساختها، جغرافیا(شرایط اقلیمی) و مولفههای تهدیدکننده شیوع بیماری نیازمند الگوها و سیستمهای متفاوتی است. در این میان دسترسی به مراقبتهای درمانی برای روستاییان باتوجه به بعد مسافت، هزینه رفتوآمد و هزینه اقامت دشوار است. همچنین اگر اطلاعرسانی کامل به روستاییان درخصوص بیماری نشده باشد آنان را تحت الشعاع بیماری قرار می¬دهد، چرا که در فرهنگ روستایی دید و بازدیدها و رفتوآمدها در محیط روستا و روستاهای اطراف(خویشاوندی و نیروی کار) امری مرسوم بوده و سفر به شهرها برای تهیه مایحتاج زندگی، نهادههای تولید و ابزار کار پابرجاست.
به طور کلی اموری که اینگونه تمام عرصه ها و ارکان کشور را درگیر می نماید، اموری چندوجهی است و پیامدهای این پدیده در عرصه های مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی تبلور یافته و بدیهی است که مدیریت و کنترل آن، نیاز به داشتن اطلاعات و شناختی دقیق از این آثار و پیامدهاست. در این راستا، عملکرد نهادها و سازمانها بسیار در روستاها مهم است که با برنامه ریزی و هدایت جامعه روستایی از نظر ساختاری-کارکردی می توانند سبب توسعه شوند و یا با عملکرد نادرست روند توسعه را کند یا متوقف نمایند. برای کاهش آسیب ها و پیشگیری از کرونا در روستاها تنوع فراوانی از اقدامات به چشم می خورد که به نظر می رسد در مقابله با بحران نقش نهادها و سازمانها در کمک و همراهی به دولت و مردم بسیار برجسته و گسترده است