Assign modules on offcanvas module position to make them visible in the sidebar.

Hallie Mavis
Instructor

 

Loading Theme Customizer. Please wait...

آموزش و توسعه و آبادانی روستا

محرومیت در بیشتر کشورها، یکی از مسائل و مشکلات مهم برای برنامه ریزان به ویژه در مناطق روستایی به شمار می آید. محرومیت جنبه های، اقتصادی، اجتماعی، محیطی و کالبدی-فضایی دارد درواقع محرومیت چند وجهی است.

شاخصهای محرومیت و نابرابری در مناطق روستایی بیشتر از مناطق شهری نیاز به توجه دارد. نابرابری در مناطق روستایی و محرومیت باعث استفاده غیر اصولی و تحت فشار قرار گرفتن منابع زیست محیطی شده است. لذا شناسایی شاخصهای محرومت، کاهش محرومیت و جلوگیری از تخریب محیط زیست نواحی روستایی از اهداف اصلی هر گونه برنامه ریزی برای توسعه پایدار است. اندازه گیری محرومیت برای شناسایی محرومترین مناطق به ویژه جوامع روستایی و کمک به آنها برای بهبود کیفیت زندگی بسیار مهم است. بدین منظور حل مسائل ناشی از عدم تعادل منطقه ای، گام نخست شناخت و سطح بندی مناطق از نظر میزان برخورداری در زمینه های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و غیره می باشد.
به طور کلی، شناسایی مناطق محروم به دلایلی با ابهام مواجه است از جمله اینکه، فقدان تعریف روشن و جامع از محرومیت و به طور خاص محرومیت روستایی سبب شده که در بسیاري از تحقیقات مفهوم فقر، محرومیت و توسعه نیافتگی معادل یکدیگر به کار گرفته شود؛ بنابراین سطح بندی توسعه، روشی برای سنجش توسعه مناطق است که اختلاف مکانی، فضایی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مناطق را نشان می دهد و وضعیت هر یک از مناطق را نسبت به یکدیگر از نظر توسعه مشخص میکند. توزیع متعادل امکانات و خدمات، گامی در جهت از بین بردن عدم تعادل های منطقه ای است، زیرا هر چه قدر تفاوت های منطقه ای از ابعاد مختلف بیش تر باشد، منجر به حرکت جمعیت و سرمایه به سمت قطب های پرجاذبه می گردد. مناطقی که داراي مزیت نسبی طبیعی، اقتصادي، اجتماعی و سیاسی و غیره هستند با استفاده بهینه از این فرصتها میتوانند جایگاه روستای خود را تغییر داده و به سمت توسعه گام بردارند. لذا با اقدامات توسعه ای همچون تنوع معیشتی خود را در برابر بحرانهای مختلف بیمه کردند و به نوعی تاب آوری لازم را در برابر بحرانها از جمله محرومیت به وجود آورده اند.
چمبرز به عنوان استادی که در خصوص محرومیت و فقر روستایی فعالیتهای فراوان داشته ابراز میدارد که چهار شیوه در گفتمان غالب محیط، توسعه و فقر را از یکدیگر متمایز می کند، که عبارتست از: تفکر محیط زیستی، تفکر توسعه ای، تفکر معیشتی و تفکر معیشت پایدار. بنابراین مردمان نواحی درحال پیشرفت، معیشت خود را از میان مجموعه ای از دارایی ها و سرمایه ها شکل می دهند و شناخت معیشت آنها از طریق شناخت این چارچوب امکان پذیر خواهد بود. درواقع معیشت پایدار یک سطح از ثروت، سرمایه، شغل، جریان غذا و نقدینگی را برای رفاه فیزیکی، اجتماعی، امنیت و جلوگیری از فقیرشدن به وجود می آورد. از دیگر رویکردها در خصوص محرومیت زدایی: رویکرد توسعه روستایی برخاسته. نظریه بر اساس توسعه کشاورزی، تئوری های اقتصادسیاسی، حکمرانی خوب، کاهش فقر و غیره است. در واقع جنبه های مهم محرومیت روستایی مربوط به بیکاری، عدم دسترسی به خدمات، امکانات بهداشتی و درمانی، مراقبت از کودکان و دسترسی به خدمات دیجیتال میباشد. از اینرو، برای پیشبرد توسعه پایدار روستایی و کاهش محرومیت استفاده بهینه از ظرفیتهای روستایی و تعیین نقش در سکونتگاههای روستایی با مزیتهای انسانی و محیطی و برقراری روابط عادلانه و مکمل بین نواحی از راهکارهای محرومیت زدایی است.